سوسیال دموکراسی یک ایدئولوژی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که از مداخلات اقتصادی و اجتماعی جهت ترویج عدالت اجتماعی در چارچوب یک اقتصاد سرمایه داری به موازات یک رژیم سیاست های مربوط به ترتیبات چانه زنی جمعی در زمینه حقوق کارگری حمایت میکند، همچنین از تعهد به دموکراسی نمایندگی، راهکارهائی برای توزیع مجدد ثروت، تنظیم اقتصاد در راستای منافع عمومی و مقررات نظام رفاهی پشتیبانی میکند. سوسیال دموکراسی بدین ترتیب در هدف دارد شرایطی برای سرمایه داری ایجاد کند که منجر به نتایج مردم سالارانه، برابری طلبانه و همبستگی بیشتر شود و اغلب با مجموعه ای از سیاست های اجتماعی اقتصادی مرتبط است که در اروپای شمالی و غربی به ویژه در مدل اسکاندیناوی در کشورهای شمال اروپا در طول نیمه دوم قرن ۲۰ برجسته شده است.
سوسیال دموکراسی ریشه در یک ایدئولوژی سیاسی دارد که از یک انتقال تکاملی و صلح آمیز از سرمایه داری به سوسیالیسم با استفاده از فرآیندهای دموکراتیک و سیاسی حمایت میکند چیزی که در تضاد است با رویکرد انقلابی در رابطه با انتقال به سوی مارکسیسم اصیل. در دوران پس از جنگ در اروپای غربی، احزاب سوسیال دموکرات مدل سیاسی و اقتصادی استالینیستی را که در اتحاد جماهیر شوروی در جریان بود رد کردند و خود را متعهد به یا یک مسیری که جایگزین سوسیالیسم شود و یا یک مصالحه بین سرمایه داری و سوسیالیسم کردند. در این دوره، سوسیال دموکراتها از یک اقتصاد مختلط بر اساس غالب بودن مالکیت خصوصی، با تنها یک اقلیت از ابزار ضروری و خدمات عمومی تحت مالکیت دولتی استقبال کردند. در نتیجه سوسیال دموکراسی هم پیوند با «اقتصاد کینزی»، مداخله دولتی و نظام رفاهی شد، در حالی که هدف قبلی خود را که جایگزین کردن نظام سرمایه داری (بازار حقالعمل کاری، مالکیت خصوصی و کار مزدی) با یک سیستم اقتصادی سوسیالیستی کیفی و متفاوت بود رها کرد. لازم به توضیح است که اقتصاد کینزی نظریههای مختلفی است در مورد اینکه چگونه در کوتاه مدت و به خصوص در طول رکود، تولید اقتصادی به شدت تحت تاثیر تقاضای کل (هزینه کل در اقتصاد) قرار دارد. در دیدگاه کینزی، تقاضای کل لزوما برابر با ظرفیت تولیدی اقتصاد نیست ، به جای آن، متاثر است از تعداد زیادی عوامل که برخی اوقات رفتاری غیر قابل پیش بینی دارند و بر تولید، اشتغال و تورم موثر هستند. (قبول عوامل ناشناخته در اقتصاد)
سوسیال دموکراسی مدرن شناخته میشود با یک تعهد به سیاستهایی که هدفشان مهار نابرابری، ظلم و ستم بر گروههای محروم و همچنین فقر است؛ از جمله پشتیبانی از در دسترس همگان بودن خدمات عمومی مانند مراقبت از سالمندان، مراقبت از کودکان، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، و جبران دستمزد و مزایای کارگران. جنبش سوسیال دمکرات همچنین دارای ارتباط قوی با جنبش کارگری و اتحادیه های صنفی است و حامی حقوق چانه زنی جمعی برای کارگران و همچنین راهکارهائی است جهت گسترش تصمیم گیری مردم سالار و فراتر از سیاست در حوزهٔ اقتصادی به شکل شرکت دادن کارمندان و سایر ذینفعان اقتصادی در تعیین سرنوشت خود. «راه سوم» که عیناُ هدفش ترکیب اقتصاد جناح راست با سیاست های رفاهی سوسیال دموکراتیک است، یک ایدئولوژی عمده میباشد که در دههٔ ۱۹۹۰ توسعه یافته و بیشتر با احزاب سوسیال دموکرات در ارتباط است، اما برخی از تحلیلگران به جای آن راه سوم را به عنوان یک جنبش به طور موثر نئولیبرال تعریف میکنند.