فشار مالیاتی یا نسبت مالیاتی، محاسبۀ نسبت درآمد کل مالیاتی از تولید ناخالص داخلی کشور است. در سال های اخیر، فشار مالیاتی در سوئد کمی کاهش یافته است، اما هنوز بالاتر از میانگین کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی است.
در سال ۲۰۱۵ میلادی، سوئد همراه با ایتالیا، در مقام ششم بالاترین فشار مالیاتی در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی قرار داشت. پیش از این سوئد در این لیست در رتبۀ بالاتری قرار داشت. تغییر موقعیت به این خاطر است که چندین کشور پس از دورۀ بحران مالی اخیر مجبور به افزایش مالیات جهت مرتب کردن امور مالی عمومی خود شدند و این در حالی بود که سوئد در این دوره به برخی کاهشهای مالیاتی دست زد.
اگر چه بار مالیاتی در سوئد در سال های اخیر کمی پایین رفته است اما هنوز هم با استانداردهای بین المللی در ردههای بالا باقی می ماند. به عنوان مثال، میانگین فشار مالیاتی در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی بالغ بر ۳۴٫۳ درصد است، که ۹ درصد پایین تر از سوئد قرار دارد. فاصلۀ فشار مالیاتی بین ایالات متحده و سوئد حتی از این هم بالاتر یعنی ۱۷ درصد است. در ایران بنا به گزارش اقتصاد نیوز(کد خبر: ۱۲۴۶۲۷) فشار مالیلتی در سال ۲۰۱۴ میلادی بالغ بر ۷٫۵ درصد بوده است. این بدین معنی است که فاصلۀ فشار مالیاتی بین سوئد و ایران بالغ بر ۳۵٫۸ درصد میشود.
بدین ترتیب اگر دولت ایران از همۀ ارگانهای کشوری خصوصاْ ارگانهائی که امروزه از پرداخت مالیات معاف هستند و همچنین از شرکتها و اشخاص و کالاها به میزانی که در کشور سوئد مرسوم است مالیات اخذ کند قادر خواهد بود یک رفاه همگانی مطلوب همانند رفاه همگانی در سوئد را سرمایه گذاری کند و این یعنی اجرای سیاست توزیع مجدد ثروت در کشور و تربیت به همبستگی در عمل. برای اینکار در درجۀ اول باید دستمزد کارگران و کارمندان در حدی که به راحتی کفاف زندگی و پرداخت مالیات را برایشان میسر سازد افزایش یابد. در مقابل باید همگان برخورداری از رفاه و سرویسهای رفاهی را تجربه کنند تا با اقبال مالیات هم بپردازند.
فشارهای مالیاتی با منابع و ذخایر یک کشور ارتباط مستقیم دارد و در کشورهای با مالیات بالا کسی معترض نیست و مردم میدانند سوء استفاده ای در کار نیست و حکومتها برای رشد اقتصادی و امنیتی و خوشبختی جامعه عمل میکنند.
بهمين دلائل مشكلات مالي است كه همه كشور هاي اروپايي كأسه گدايي دست گرفته و دنبال كون آخوند ها راه افتاده اند.
اتريش، اسپانيا، يونان كه چندين سال است حتي آلمان و فرانسه و ايتاليا همگي در لبه ورشكستگي هستند.
در سوید و دیگر کشورهای اسکاندیناوی که اینطور نیست. شاید به این دلیل که نتایج سیاست توذیع به جیب همه اقشار جامعه و نه فقط گروه های خاص می رود و این باعث بالا رفتن قدرت خرید همگان و لذا رونق داشتن بازار است که به نوبه خودش باعث تقویت فروش شرکت ها و باز به نوبه خودش باعث تضمین درامدهای مالیاتی دولت می شود. به عبارت دیگر هر چیز در جای خودش قرار داره چون مالیات و سیاست توذیع این امر رو تضمین می کنه.
خیلی خوب منابع رو بدن دست مردم. بعدن ماهم مالیات میدیم
طبیعتاً گرامی پرداخت مالیات توسط مردم منوط به اینه که مردم درآمد مکفی داشته باشن تا بتونن مالیات هم پرداخت کنن وگرنه منابع باید دست مسئولش یعنی دولت باشه و دولت هم بایستی از سیاست توزیع شایسته پیروی کنه.
سلام.زماتیکه ملت ازرفاه نسبی برخوردارباشندومشگل مالی نداشته باشندوبهداشت ودرمان برای همه فراهم باشد مشگلی دردادن مالیات نیست بشرط آنکه مالیات ازهمه گرفته شود.گرحکم شود که مست گیرند درشهرهرآنچه هست گیرند