اقتصاد مختلط یک نظام اقتصادی است که اساساً همان اقتصاد سرمایه داری میباشد ولی دولت نیز در تولید مالکیت دارد و در آن تأثیرگذار است.
اقتصاد مختلط را می توان به عنوان ترکیبی از اقتصاد سرمایه داری و اقتصاد برنامه ریزی شده توضیح داد، دو سیستم اقتصادی که در غیر این صورت به عنوان متضاد یکدیگر شناخته می شوند.
در یک اقتصاد مخلوط نظریات اقتصاد سرمایه داری تا حد زیادی حاکم است، اما در بخش ها و صنایع خاصی دولت می تواند خود مالکیت داشته باشد و یا سرمایه گذاری کند، و بازار را توسط مالیات و قوانین تنظیم نماید.
دولت در تلاش است از طریق قانون گذاری و مالیات در توسعۀ اقتصادی تاثیر گذار باشد تا نوسانات چرخۀ کسب و کار را یکنواخت سازد و افزایش امنیت اقتصادی و اجتماعی شهروندان را موجب شود.
مفهوم اقتصاد مختلط در طول جنگ سرد پدید آمد و بر این باور بود که اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای اقمار آن کشورهای سوسیالیستی بودند، چرا که دولت در بیشتر چیزها مالک بود و حاکمان تولید را برنامه ریزی میکردند. اما با وجود اینکه این اولین باری بود که در مورد اقتصاد مختلط شروع به صحبت می شد، این نوع اختلاط قبلاٌ از مدتی طولانی وجود داشته است.
حتی در قرن شانزدهم میلادی دولتهای اروپائی اقتصاد سرمایه داری در حال ظهور را هدایت و تحریک میکردند. این دولتها پیرو نوعی ایدۀ اقتصادی به نام مرکانتیلیستی بودند، اما با در نظر گرفتن دخالتهای دولتی می توان گفت که آنها یک نوع از اقتصاد مختلط بودند.
کشورهای اصلی که امروزه معمولاً با اقتصاد مختلط شناخته میشوند کشورهای اسکاندیناوی هستند. این کشورها تا حد زیادی توسط مالیات نسبتاً بالا و یک بخش بزرگ دولتی مشخص می شوند. با این حال، بیشتر کشورهائی که از نظر اقتصادی توسعه یافته هستند کم و بیش دارای اقتصاد مختلط میباشند.
مزایا و معایب اقتصاد مختلط
مزایا و معایب در تمام سیستم ها وجود دارد، همچنین نیز در اقتصاد مختلط.
مزیت اصلی اینکه دولت بر بخشی از اقتصاد تأثیرگذاری دارد این است که امنیت اقتصادی و اجتماعی بیشتری برای افراد بدست می دهد. اما نفوذ دولت و عدم وجود رقابت، قیمتها را نیز بالاتر تمام میکند و گاهی اوقات حتی کارآئی و بهره وری را پایین تر میآورد.
مزایای اقتصاد سرمایه داری که برای صاحبان سرمایه وجود دارد در آن قسمت از اقتصاد که توسط دولت کنترل و یا مدیریت میشود و یا مطابق است با اقتصاد برنامه ریزی شده صدق نمی کند. یک اقتصاد مختلط شامل هم مزایا و هم معایب اقتصاد سرمایه داری و اقتصاد برنامه ریزی شده هست.
مالیات بالا معمولاً به عنوان یکی از معایب اقتصاد مختلط بر شمرده میشود که در کشورهای شمال اروپا وجود دارد. در عین حالی که مالیات بالاتر نیز موجب رفاه همگانی تر و سطح بالاتر و همچنین امنیت بیشتر در بخش هایی مانند مدارس، مراقبت های بهداشتی و بازنشستگی محترمانه به عنوان موضوعاتی که تحت کنترل و تنظیم شده توسط دولت است میگردد.
در یک اقتصاد مختلط همچنین قوانینی وجود دارد که امنیت و حفاظت فردی را از جمله در زمینۀ اشتغال، ایمنی محیط کار، مزایای بیکاری و کمک هزینههای اجتماعی تضمین میکنند. اینها نمونههائی هستند از اینکه چگونه با یک اقتصاد مختلط تلاش میشود با اثرات منفی که برقراری یک اقتصاد سرمایه داری خالص می تواند به ارمغان بیاورد مقابله شود. یک اقتصاد مختلط به همگان فرصتهای مساوی در آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، کهنسالی و مانند آنها میدهد.
با این حال، شما اغلب می توانید مشاهده کنید که در یک اقتصاد مختلط در شاخههائی که با اقتصاد برنامه ریزی شده هدایت میشوند یعنی بخشی که تحت کنترل دولت است هزینهها سرریز میشوند و نقائص رخ میدهند. هنگامی که این حاکمان سیاسی هستند که میخواهند تولید را هدایت کنند تصمیم گیریهای سریع دشوار میشوند، و انطباق با بازار کاملاً مشمول ایدئولوژی اقتصاد برنامه ریزی شده نمیشود. همچنین رقابت که اساس اقتصاد سرمایه داریست وجود ندارد تا به بهره وری و توسعۀ محصول را شتاب بخشد.
تفاوتها زمانی به طور اخص آشکار میشوند که برخی صنایع از نظارت دولت خارج میشوند، و به اقتصاد سرمایه داری خالص منتقل میشوند. در سوئد می توان مخابرات را به عنوان یک نمونه از این آزادسازیها مثال زد که طی آن توسعۀ پس از آزادسازی هنگفت بوده است.